"سلام"
پنج شنبه ، ساعت 8 ، سالن سنگنوردی 5 مرداد ، ما در حال تمرین هستیم ...
بچه ها در حین تمرین دارن با هم درباره اینکه فردا کجا برن صحبت می کنن...
برنامه پیشنهادی ، سنگنوردی در آستانه است .
فکر خوبیه
کم کم تعداد بچه هایی که اعلام آمادگی می کنن زیاد می شه تا جایی که دیگه تصمیم می گیرم اگه تو یه ماشین جا نشدیم با مینی بوس بریم!!!!!!!!!!
فردا 8.30 صبح دروازه تهران ....
من : شریف کجاست ؟
امیر : چسبیده بود به تخت و حال بیرون آمدن نداشت!!!!!!!!!
- علی کجاست ؟
- اونم نمیاد !!!!!!!
- محمد چطور ؟
- اونم بش زنگ زدم از خواب پرید ، گفت خوابم میاد ، نمیام!!!!!!
- خوب پس چکار کنیم؟
- صبر کنید هنوز یه نفر دیگه مونده
- کی؟
شعیب
- الو شعیب کجایی؟
- تو راهم دارم میام
ایول ، شعیب میاد پس برنامه رو به راهه.....
بعد از باد زدن به لاستیکای ماشین و خرید یه مقدار خرت و پرت و خوراکی بالاخره راه افتادیم...
طبق معمول تو راه از کنار این غول بی شاخ و دم که دمار از روزگار اراک درآورده رد شدیم....
کدوم غول ؟؟؟؟؟
خودتون ببینید...
اینم یه دونه دیگه از نوع پالایشگاهیش:
ساعت حدودای 10.30 بود که بالاخره رسیدیم به محل مرد نظر..
بعد از بررسی سنگها بالاخره یکیشون رو انتخاب کردیم و همگی برای گرم کردن از اون سنگ بالا رفتیم..
بعد از این که همگی گرم شدیم ... شروع کردیم به مسیر زدن و منم فیلم و عکس می گرفتم...
ادامه مطلب در خواندن مطالب دیگر
منطقه باغات عروسانه - شازند
پنج شنبه ، ساعت 8 ، سالن سنگنوردی 5 مرداد ، ما در حال تمرین هستیم ...
بچه ها در حین تمرین دارن با هم درباره اینکه فردا کجا برن صحبت می کنن...
برنامه پیشنهادی ، سنگنوردی در آستانه است .
فکر خوبیه
کم کم تعداد بچه هایی که اعلام آمادگی می کنن زیاد می شه تا جایی که دیگه تصمیم می گیرم اگه تو یه ماشین جا نشدیم با مینی بوس بریم!!!!!!!!!!
فردا 8.30 صبح دروازه تهران ....
من : شریف کجاست ؟
امیر : چسبیده بود به تخت و حال بیرون آمدن نداشت!!!!!!!!!
- علی کجاست ؟
- اونم نمیاد !!!!!!!
- محمد چطور ؟
- اونم بش زنگ زدم از خواب پرید ، گفت خوابم میاد ، نمیام!!!!!!
- خوب پس چکار کنیم؟
- صبر کنید هنوز یه نفر دیگه مونده
- کی؟
شعیب
- الو شعیب کجایی؟
- تو راهم دارم میام
ایول ، شعیب میاد پس برنامه رو به راهه.....
بعد از باد زدن به لاستیکای ماشین و خرید یه مقدار خرت و پرت و خوراکی بالاخره راه افتادیم...
طبق معمول تو راه از کنار این غول بی شاخ و دم که دمار از روزگار اراک درآورده رد شدیم....
کدوم غول ؟؟؟؟؟
خودتون ببینید...
نیروگاه شازند که دودش یه راست میره بالا سر اراک!!!!!!
اینم یه دونه دیگه از نوع پالایشگاهیش:
چی بگم ؟؟؟؟؟
ساعت حدودای 10.30 بود که بالاخره رسیدیم به محل مرد نظر..
بعد از بررسی سنگها بالاخره یکیشون رو انتخاب کردیم و همگی برای گرم کردن از اون سنگ بالا رفتیم..
بعد از این که همگی گرم شدیم ... شروع کردیم به مسیر زدن و منم فیلم و عکس می گرفتم...
معرفی می کنم : جناب آقای عکاس و فیلم بردار گروه!!!!!
امیر که خودشو خوب گرم کرده در حال تلاش روی مسیر است...... حسین در حال گرم کردن.....
ادامه مطلب در خواندن مطالب دیگر
امیر بعد از تاپ کردن مسیر درحالی که گرمای آفتاب را حس می کند به دوربین نگاه می کند....
شعیب در حال بررسی وضعیت مسیر .........
شعیب آماده است تا گیره بعدی را بگیرد.....
کمی استراحت زیر نور گرم خورشید خیلی می چسبه!!!!!
امیر و شعیب یک سنگ خوب پیدا کردند و قصد دارند صعودش کنند..... امیر نفر اول این کار رو انجام میده......
اینم از حسین که به خوبی از پس مسیر بر میاد.......
این هم از خودم ..................
اگرچه این مسیر مشکل است اما امیر به سادگی آن را تاپ می کند.
حسین نیز سعی خود را می کند............
بعد از یه چند ساعتی سنگنوردی نوبت اسلک لاینینگ شد.
برای همینم رفتم سراغ کوله پشتیو خرت و پرتای مورد نیازو آوردم و با کمک بچه ها بین دو تا سنگ تسمه بستیم و شروع کردیم به...........
اسلک لاینینگ
درحالی که دیگران مواظب من هستند بر روی تسمه راه می روم...
1-یه تاب به تسمه میدم... 2- بعد از چند بار چپ و راست شدن پرواز رو تجربه میکنم....
3 - اینم وقتی که فرود آمدم!!!!!!!!!!!!!!!
نوشیدن چند قطره آب میوه تو این شرایط کار آسانی نیست!!!
اینم یک حرکت ژیمناستیکی روی تسمه !!!!!!!!!!
انجام یک حرکت شائولینی روی تسمه درحالی که زیرت پراز سنگ هست چه حسی داره؟؟؟!!!
اسلک لاینینگ یعنی زندگــــــــــــــــــــــــــــی!!!!
"روستای آستانه شازند"
خوب اینم از این.
جا داره از همه ی کسانی که خواسته یا نا خواسته به ما کمک کردند تشکر کنم!!!
کیا؟؟؟
اینا:
تولید کنندگان شلوار لی!!
تی شرت نومرز
شرکت پژو 206
شرکت لاوان!!
تولید کننده بیسکوییت ساقه طلایی!!
آب معدنی (اسمشو یادم نمیاد)!!
شرکت نفت!!!
شرکت تولیدی لیوان یه بار مصرف !!!!!
Beal
Petzl
La Sportiva
MILLET
Scarpa
The North Face
Five Ten
:)
پایان
با تشکر از اعضای گروه نومرز:
امیر
شعیب
حسین
و
خودم
:)
اینم بگم اونا که خواب موندن و نیامدن سرشون کلاه رفت.
:)
قلم خوبی داری، عکسها هم مثل همیشه گویا و تماشایی بود
پاسخحذفممنونم آقا اسماعیل
پاسخحذفلطف کردید وقت گذاشتید و مطالب رو خوندید.
امیدوارم شاد و پیروز باشید.
عجب برنامه باحالی بوده بابا کلی حال کردیدا واقعا که سره ما کلاه رفت
پاسخحذفولی ایندفعه خواستید برید بیرون حتما من رو صدا کنید خیلی وقته از این برنامه ها نرفتم دلم تنگ شده
مرسی از گزارش عالیت خیلی خوب مینویسی
به به داش کیا از این ورا
پاسخحذفآره بابا جاتون تو نومرز خیلی خالیه
ممنونم که به وبلاگم سر زدی
شاد باشی